همسر شهید طباطبایی مهر: آقا حمید سکوتش را شکست و با رضایت گفت؛ "معصومه جان، کاری کردی که تا عمر دارم شرمنده ات هستم!
سه حاجتی که به آن رسید…
به گفت و گو با همسر شهیدی نشسته ایم که از ابراز عشقش ابایی نداشت، همان که به گفته همرزمانش از وقتی از سفر حج برگشته بود نور چهرهاش دو چندان شده بود.
” آقا سید” معروف زائران گلزار شهدای بهشت زهرای تهران متولد سال ۳۸ هست و عاشقانه خود را با شریک زندگی اش سال ۶۴ آغاز می کند وقتیکه در یکی از عملیاتهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سید حمید حال خوشی پیدا می کند و از خداوند طلب ۳ حاجت میکند، ملاقات حضوری با حضرت امام(ره)، زیارت حضرت زینب (سلامالله علیها) و همسری که کنیز حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد و چه زود سید به هر سه خواسته اش رسید. فردای روز عملیات با مادرشان تماس تلفنی داشته اند و می گویند دختری را معرفی کرده اند که ما به خواستگاری اش برویم و ملاقات حضوری حضرت امام ( ره ) هم خیلی زود روزی شان می شود و به فاصله بسیار کوتاهی بعد از مراسم عقدش راهی سوریه برای زیارت می شود و همیشه افسوس می خورد که چرا آن موقع در آن حس و حال خوب رزق شهادت را از خداوند نخواسته است.
هنوز عاشقانه می سراید…
معصومه اسدی همان زنی است که لایق سی سال زندگی با چنین فردی شده، وی همسر سومین شهید مدافع حرم شهید” سید حمید طباطبایی مهر” است که هنوز برای سید حمید عاشقانه میسراید و از انتقال حقایق به نسل ما، دریغ نمی کند و شبی نیست که پیامی سخاوتمندانه و پر از مهر از خانواده طباطبایی مهر بر دوستان نرسد و کوله بارشان پر نشود.
سؤال بی پاسخ
معصومه اسدی این مدرس و همسر شهید، در خصوص نحوه آشنایی با شهید اظهار داشت: ما از قبل نه خویشاوند بودیم و نه هرگز هم را دیده بودیم و این سؤالی است که تا آخر عمر پاسخش را به من نداد که چگونه به هم معرفی شدیم و مادرشان با ما تماس گرفت؟! اما هر چه بود خیرترین بود.
دامادی که چند روز بعد از عقدش شیمیایی شد
وی به این سؤال که در روزهای اول ازدواجتان آقا سید، مجروح شیمیایی شدند، در آن زمان این را از خودتان نپرسیدید که چرا من؟! چنان همسر وهب نصرانی، پاسخ داد: افراد کمی در جنگ آسیب ندیدند! چند روز بعد از عقد مان سردشت را بمباران کرده بودند، آقا حمید شیمیایی شدند ولی دنبال یک درصد جانبازی شان نرفتند و دعای همیشگی ایشان شهادت بود و خودش میدانست که از دعاها و نذرهای من است که تا روزهای آخر بازنشستگیاش شهید نشد، آخر او را به اندازه تمام عزیزانم دوست میداشتم.
تا میتوانست در منزل خدمت می کرد
خانم اسدی افزود: او هم مرا بسیار دوست داشت و درامور منزل با وجود آنکه خسته از سر کار و مأموریت آمده بود، کمک می کرد و جمعه ها روز تمیز کردن منزل بود. وقتی تصادفی برایم پیش آمد و صدمه سختی از ناحیه گردن دیدم، از خدا خواستم که مرا ببرد تا سربارش نشوم، از آنجا که ذهن مرا می خواند، گریه کرد و گفت: تو می دانی تو بروی حال و روز من چه طوری است؟!
عاشقا نه ای بی نظیر…
این همسر اولین گروه مدافعین حرم، از سیره شهید و عاشقانه اش در خصوص اهمیت حجاب و حیای همسر این طور گفت: بیاد دارم که فردای روز عقد در منزل پدری آقا حمید بودم که در طبقه بالا جوراب شیشه ای در مقابل محارمم بر پا داشتم و گوسفند قربانی در حیاط برای ما ذبح کردند و آقا حمید آمد دنبالم. من وقتی آماده می شدم جوراب مشکی بر پا کردم و مقنعه و چادر مشکی را به جای گلدار سر کردم. ایشان کنار در ایستاده بود و من را با تبسم و برق نگاهی خاص می نگریست و با لبخند گفت: عزیزم بیرون نمی رویم و همین پایین هستیم در حیاط! من هم پاسخ دادم که مگر آقای قصاب و فلانی پایین نیستند؟! ایشان مدتی سکوت کردند و لبخندی بر لب داشتند.
وی ادامه داد: آقا حمید سکوتش را شکست و با رضایت گفت؛ “معصومه جان، کاری کردی که تا عمر دارم شرمنده ات هستم! در آن لحظه خیلی به جمله اش توجه نکردم وقتی قربانی آماده شد و برگشتیم بالا، آقا سید خودش سر حرف را باز کرد که من خیلی حساس بودم تا خانمم نکند بعد از ازدواج، به مسائل ظاهری خودش بیاهمیت شود چراکه ظاهر چه فرد بخواهد و چه نخواهد روی باطنش اثر می گذارد.”
دوست دارم مرتب قربان صدقه ات بروم و دورت بگردم
خانم اسدی با بیان اینکه برای شهدا عفاف و حجاب عموما خیلی اهمیت دارد، اذعان داشت: در مهمانی ها که شوهر خواهرها و … بودند، همیشه با پوشش کامل بودم و آقا حمید بارها اظهار محبت داشت که من شکرگزار خدا هستم بابت این لطفش و میگفت: “خانم نمی دانی من چقدر خوشحال میشوم که تو رویت را از غیر من میپوشانی و به تو افتخار میکنم، فقط دوست دارم که مرتب قربان صدقهات بروم و دورت بگردم.”
وی افزود: بابت این مسئله همیشه پیشانی من را میبوسید و می گفت؛ “تو به من ثابت میکنی که اگر من نباشم و در مأموریت باشم توانایی حفظ امنیت خود را داری و من در آرامش و با خیال راحت کارم را انجام دهم. این آرامش من از این است که بیشتر از من خودت مراقب هستی و ناموسم از سمت خودش بخش تأمین امنیتی که مربوط به اوست را به درستی انجام می دهد.”
گذراندن دوره های پرورش غیرت و حیا لازم است
همسر شهید سید حمید طباطبایی مهر، با تأکید بر اهمیت مسئله غیرت و لزوم حفظ غیرت واقعی در میان مردان، پیشنهاد داد: لزوم گذراندن دورههای تربیتی حفظ گوهر غیرت در مردان بیش از پیش احساس میشود و ای کاش نحوه بروز صحیحش را در مدارس و دانشگاهها به پسران سرزمینم آموزش داده شود و در مدارس دخترانه تشریح کنند که چرا حیا برای زن لازم هست؟! متأسفانه به اسم تجدد خیلی مطالب ارزشش کمرنگ شده است.
انرژی معجزه آسای افزایش عشق میان همسران
وی با بیان اینکه در زندگی سالم واقعا حیای زن و غیرت مرد سبب عاشق شدن روزافزون زوج بر هم می شود، اظهار داشت: این واقعا اصل است و در زندگی خود بارها دیده ام. بالاخره همه ما خطا داریم و بابت خطاهایم در زمینههای دیگر به او میگفتم که آقا حمید من را حلال کن! ایشان جواب میداد که تو نمیدانی که از حجاب و عفتت گرفته تا پشتیبانی و … ، من را تا ابد شرمنده خودت کردی!
شهدا فقط پیامشان حجاب نیست
این معلم و فعال فرهنگی ادامه داد: واقعا این خیلی زیباست و حس بسیار عالی دارد که چه مرد و چه زن چشم، ذهن و جسم خود را برای محرم خود بگذارند و از غیر خودداری کنند. زیبایی یک زن که با آرایش تشدید میشود مختص همسرش برای شیرین کردن زندگی و حفظ چارجوب زندگی مختص همسر هست و منصفانه بنگریم این بد هست که من زیبایی هایم را برای بیرون خانه داشته باشم و به منزل و همسر که می رسم نتوانم با کیفیت در خدمت خانواده باشم و همه پاک شود. شهدا فقط پیامشان حجاب نیست و این هم هست، دغدغه شهدا اجتناب از مال حرام، اختلاس، بی ارزشی ها بود و هیچ وقت آقاسید منتظر نمیشد تا حضرت آقا مجبور شوند دستوری دهند که این ارزش را دریابید! ایشان اگر می دانست کاری آقا را خشنود می کند، کوتاهی نمی کردند. ان شاءالله همه پیرو راه ولایت باشیم.
نظرات شما عزیزان:
ممنون از مدیر سایت.
پاسخ:خواهش عزیز
.: Weblog Themes By Pichak :.